"گل یا پوچ" یا "مافیا" ؟

"گل یا پوچ" یا "مافیا" ؟

سینما و تئاتر

به عنوان بیننده احساس خودم را بعد از دیدن هر قسمت گل یا پوچ با بازی مافیا مقایسه کردم و واقعا برای خودم جالب توجه بود که اصلا قابل قیاس نیستند.


حدود 2 هفته از پخش آخرین قسمت برنامه گل یا پوچ گذشته است و اکنون می‌توان به جرات آن را یکی از برنامه‌های موفق مسابقه محور شبکه نمایش خانگی برشمرد که در نوع خود کم نظیر است.

گل یا پوچ یک بازی سنتی ایرانی است که هر شخصی از همان کودکی به شکلی بسیار ساده آن را تجربه کرده است، یک نفر چیزی (گل) را در دستش گذاشته و دستانش را پشت سرش برده و بعد دو دست را طرف مقابل می‌گیرد تا او حدس بزند گل در کدام دست است.

شکل حرفه‌ای تر آن که تقریبا بیشتر در قهوه‌خانه‌ها و محافل بزرگسال بازی می‌شود به همین گونه‌ای است که در برنامه «گل یا پوچ» دیده شد خال با تعداد بازیکن بیشتر یا کمتر از تک نفره گرفته تا تیم‌های 5 و 7 و 9 نفره و حتی تا تعداد بسیار بیشتر 30 یا 40 نفر و ...

اولین جذابیت این بازی در این است که معما گونه است و باید آن را حل کرد که در این رفت و آمد گل بین دست‌ها، حدس و گمان درباره آن، همفکری افراد با هم و ... همگی تعلیق ناشی از کشف بازی را بیشتر می‌کند و در بسیاری مواقع هم غافلگیری ناشی از زیرکی و هوش پنهان کننده گل یا یابنده آن باعث می‌شود که هم شرکت کنندگان و هم تماشاگران آن به وجد آیند.

 

نکته اصلی در این بازی این است که فرقی ندارد که تو بازیکن باشی یا فقط تماشاگر به هرحال به نوعی در این بازی حضور داری چون در ذهن خود مدام در حال تحلیل و بررسی اتفاقات رخ داده هستی و منتظر می‌مانی تا ببینی جواب تو هم درست است یا خیر؟

یکی از نکات قابل توجه در این برنامه «گل یا پوچ» تولید شده فیلیمو این است که فضای طراحی شده و شکل برگزاری آن مانند استفاده از مهران مدیری به عنوان مجری، تصویر، دکور و طراحی صحنه و لباس، استفاده از حضور تماشاگران در صحنه، استفاده از کارت و ... همگی حساب شده و در جهت تقویت توجه بیشتر بیننده به بازی بود و حتی در بخش صدا مانند موسیقی متن و یا صداسازی برای لحظات خاص و پر از تعلیق هم بسیار به خوبی صورت گرفته بود.

 

تا قبل از برنامه «گل یا پوچ» این بازی در فضاهای به شدت مردانه مخصوصا در قهوه‌خانه‌ها و شب‌های ماه رمضان رایج بود اما حال می‌بینیم که این بازی به جمع‌های خانوادگی و دوستانه هم راه یافته و بازی می‌شود. حتی بسیاری در شبکه‌های اجتماعی مهارت‌های خودشان را در این بازی به نمایش گذاشته‌اند و البه بازیکنان این برنامه هم دنبال کننده‌های زیادی پیدا کرده‌اند.

نکته دیگر این است که در این بازی زیرکی، ذکاوت و هوش همراه با عمل است نه فقط برپایه حرف، برای مثال در این چند سال اخیر بازی مافیا هم بسیار مورد توجه قرار گرفت اما واقعیت این است که اساس بازی بر یک فرض بسیار مخرب بنا نهاده شده است یعنی دروغ. در بازی مافیا هرکسی دروغگو‌تر و آب زیرکاه‌تر باشد احتمال بردش بیشتر است.

در بازی مافیا هیچ متر و معیار خاصی برای حدس و گمان وجود ندارد فقط بر اساس دروغ و ظاهرسازی هر کسی باید از خودش دفاع یا تهاجم کند که در نهایت هم به سرخوردگی یک طرف و سرخوشی طرف مقابل می‌انجامد و چه بسا دیده‌ایم که در همین بازی‌هایی که در شبکه نمایش خانگی هم تولید شده‌اند ناراحتی و دلخوری بین افراد شرکت کننده معروف در بازی بوجود آمده است.

یا موضوع تقلب در بازی و برنده شدن از راه‌های نادرست، باز یکی دیگر از بحث‌های بوجود آمده در همین برنامه‌های مافیا محور است که آن هم واقعا هیچ دستاوردی برای هیچ کسی محسوب نمی‌شود.

گل یا پوچ

اما در این بازی گل یا پوچ بیشتر شاهد فضای اخلاقی و جوانمردی بودیم که حتی اگر شخصی گل را در می‌بیند که در کدام دست قرار گرفته است خود  می‌گوید من گل را دیدم در کدام دست است و از مشارکت در ادامه بازی انصراف می‌دهد. 

یا بارها و به کرات از حدس زدن یک ضرب گل توسط افراد مات و متحیر ماندیم که چگونه با استفاده از حس ششم، نگاه به چشم یا دست حریف یا تحلیل زبان بدن، حرکات و ... چگونه گل را پیدا می‌کردند و یا خیر ذهن او را منحرف می‌کردند. 

در نهایت اگر بخواهم خلاصه کنم به عنوان بیننده احساس خودم را بعد از دیدن هر بازی گل یا پوچ با بازی مافیا مقایسه کردم و واقعا برای خودم جالب توجه بود که اصلا قابل قیاس نیستند. گل یا پوچ از هر منظر که به آن نگاه می‌کنم بسیار بازی جالب‌تر، درست‌تر و با ساز و کار درست‌ است، اما بازی مافیا مروج بی اعتمادی، شک و سوءظن و دروغگویی و ...

من از یک برنامه مسابقه محور تلویزیونی یا شبکه نمایش خانگی قطعا گل یا پوچ را می‌پسندم تا مافیا، به همین دلایل ساده‌ای که گفتم در گل یا پوچ انسان ترم.